خالی شدم ازت
توی این مدت که نبودی ...
وقت کردم ازت متنفر شم :)
راستش تنفر نه...زیادته
خالی شدم ازت
اونیکه دوست داره
هیچ وقت اشکتو در نمیاره ...
مگه اینکه از دلتنگی براش گریه کنی
هیچ وقت تنهات نمیزاره ...
مگه اینکه خدا با مرگ ازت بگیردش
هیچ وقت عذابت نمیده ...
هیچ وقت باعث بیخوابی
و استرس قلبت نمیشه
هیچ وقت دلش نمیاد ناراحتت کنه
هیچ وقت باهات قهر نمیکنه
هیچ وقت بهت دروغ نمیگه
هیچ وقت نمیزاره التماسش کنی
هیچ وقت کسی رو بهت ترجیح نمیده
هیچ وقت منتظرت نمیزاره
همیشه حوصلتو داره
حوصله حرفات
حوصله اینکه برات حرف بزنه
آدمی که دوستت داره
یه بار میگه دوست دارم
نخواه فراموشت کنم
آخر کدام درخت در کدام اردیبهشت
خانه تکانی کرده است؟
دیوانه!
من تازه عاشقت شده ام...
تو نیستی و
هر صبح زندگی با هوای ابری چشم های من
شروع میشود...
هر چقدر
با اشک بیرون می ریزمت
بی فایده است
چسبیده ای به قلبم
بیرون نمی روی...
دیدی؟؟؟
دستهایت..
نتوانست نگه دارد...
دلم را...
بغضم را...
احساسم را...
آرزوهایم را...!
ماه در آغوش شب به خواب می رود
و من هنوز بیدارم....
مگر میشود بی تو به خواب رفت!
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت.....
با من چه کردی؟!
هیچ چیز
جای خودش نیست!
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بی تابانه
بر شانه های اسیر شب
تا انتهای گردسوز دلتنگی ام
با خیال تو.....
سفر خواهم کرد....!
یکیو دوست داشتم
اونقدر بهش فکر کردم
که تصوری که ازش داشتم
از خود واقعیش سبقت گرفت
بعد ها...
دیگه خودشو دوست نداشتم
تصور ذهنی خودمو دوست داشتم!
هیچ وقت
حد خود را نفهمیدم
مثلا
پای عشق در میان باشد
میخواهم
جای دوست داشتنت
هی برای تو
بمیرم
بمیرم
بمیرم
چای مینوشیدم
یکباره دلتنگش شدم
بغض کردم و اشک در چشمانم حلقه زد
همه با تعجب نگاهم کردند!!!
لبخند تلخی زدم و گفتم:
چقدر داغ بود...!
دو وقت دلم می گیرد
یکی وقتی با "بله" جواب می دهی
یکی وقتی "شما" صدایم می کنی
چگونه صدایت کنم که با "جانم" جواب دهی ؟
و "تو" صدایم کنی؟
عاشقانه هایی که برایت مینویسم
مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت ! فنجانت را بده
دوباره پر کنم
اگر می خواهی احساس مرا بدانی
به سایه ات نگاه کن
نزدیک به تو ام
حال که نمی توانم لمس ات
کنم...!